معنی سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر, معنی سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر, معنی soت، bamاc، kalg، soت ;dc، wuf، ;ctت;dc, معنی اصطلاح سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر, معادل سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر, سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر چی میشه؟, سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر یعنی چی؟, سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر synonym, سخت، دشوار، مشکل، سخت گیر، صعب، گرفتگیر definition,